📘 قراءة كتاب قدس را فراموش نکنیم أونلاين
امروز آخرين جمعه ماه مبارك رمضان است و روز جهاني قدس اع�م شده و امروز
اكثر مسلماناني كه اين پيام را شنيدهاند به نحوي از قدس سخن به ميان آوردهاند. عرايض
ن در اين منبر، نسبتاً كوتاه خواهد بود چون خطبه جمعه معموالً كوتاه است و فرصت و
مجالِ بحث و تجزيه و تحليل مفصل قضاياي موردنظر نيست. در اين مختصر به دو
بخش اشاره ميكنم، مسئله اول يا بخش اول اينكه: همواره در مصاحبههايي كه در گذشته
از مردم انجام شده اين سؤال پرسيده شد كه بنظر شما روز جهاني قدس يا راهپيمائي روز
جهاني قدس چه تأثيري بر آينده مسلمين و آزادي قدس، و يا چه تأثير منفي و ضربلإ
كوبندهاي بر پيكر دشمنان اس�م وارده خواهد كرد،هر مسلماني در مقابل اين گونه
سؤالها، آنچه را كه شنيد و يا به ذهنش خطور كرد خيلي مختصر به زبان حال خودش
بازگو ميكند. اجازه دهيد در اينجا قضيه را خارج از آنچه كه از مصاحبههاي راديويي
شنيدهايد بررسي كنيم. اين گمان ميرود كه در جمع مسلمين كساني باشند كه تصور كنند
كه اينگونه عكسالعملها،هيچ نفعي در آزادي قدس و سرنوشت مسلمين در آينده
نخواهد داشت، تصحيح اينگونه افكار خيلي مهم است،چون غالب ضربههايي كه يك
مسلمان ميخورد از غلط تصور كردن و كجفهمي قضاياي مسلمين است؛ تصحيح افكار
و انديشه مهمترين اص�ح براي سرنوشت افراد است. اگر ما به باورهاي نادرست خود
2 قدس را فراموش نكنيم
ادامه بدهيم و بر آنها پافشاري كنيم براساس آن باورهاي غلط در مسيري نادرست حركت
كرده و سرنوشت وخيمي خواهيم داشت. اينك جواب اين سؤال: فكر كنم بتوانيم مطلب
را از اينجا شروع كنيم كه طبيعي است كه آرامش و سكون، سختي و گرفتاري ندارد. به
اين داستان خانوادگي كه از يك جامعه خودماني در جنوب كشور نقل شده توجه
بفرمائيد، ظاهر داستان خانوادگي و عاميانه است اما محتوايش خيلي مهم است. نقل
ميكنند در يك خانواده، يك زن و مرد، دو فرزند داشتند، يك پسر ده ساله كه فلج بود،
فكر و عقلش خوب كار ميكرد اما دست و پايش ناقص و بر زمين افتاده بود. پسر
ديگري داشت يك سال و دو ماهه. اين پسر چهارده ماهه هرگاه بلند ميشد و
ميخواست روي پايش بايستد ميافتاد و صداي گريهاش بلند ميشد. دوباره بلند ميشد
با زحمت فراوان قصد قدم برداشتن داشت كه دوباره ميافتاد. اين بار بيشتر گريه ميكرد.
بحدي كه مادر ناچار ميشد كارش را نيمه كاره رها كرده و به سراغ او بيايد و آرامش
كند. باز بلند ميشد دو قدم ديگر برميداشت اين بار ميافتاد و سرش به زمين ميخورد.
هر بار هم گريه ميكرد. برادر ده سالهاش ميخنديد و ميگفت: خاك بر سرت مانند من
آرام بنشين تا سرت به زمين نخورد من خيالم راحت است و آرام نشستهام. اكنون ميبينيم
كسي كه راهپيمايي نميكند روز قدس ندارد، آن بچه فلج ده ساله است نشسته و خيالش
هم راحت است. كسي مزاحمش نيست، نه آمريكا دشمنش است نه اسرائيل، و هيچ كس
كاري به كارش ندارد. در مغازهاش، در محل كارش، در كشاورزياش، در خانهاش،هر
كجا كه خزيده، سلطان كارش است براي اينكه كسي كه فلج است و نشسته، كسي كاري
به كارش ندارد،چه كسي مزاحمش ميشود؟ ولي آنكه روز قدس دارد و راهپيمايي
ميكند، آن كودك چهارده ماه است، بله به زمين ميافتد و سرش شكسته ميشود ولي
نتيجه چه ميشود؟ نهايت سر خوردن، افتادن و سر به زمين خوردن چه ميشود؟ مگر
غير از اين است كه راه افتادن، در مسير زندگي قرار گرفتن، دست فلجها را گرفتن و به
آنها كمك كردن، فلجها را راهنمايي كردن و آنها را وادار كردن به اينكه با دست و پا
قدس را فراموش نكنيم 3
فعاليت كنند و دست و پاي خود را به فعاليت بازگردانند خيلي مهم است. اين را ما همه
قبول داريم كه آرام خوابيدن و بيحركت ماندن خيلي راحت است و دردسر ندارد. بعد از
اين مقدمه كوتاه به جواب اصلي ميپردازيم، خيلي خوشنيت باشيم ميگوئيم آنهائي كه
تصور ميكنند احساسات و ابراز مخالفت با صهيونيسم و ابراز مخالفت با اشغال قدس در
چنين روزي اثر ندارد كساني كه اين تصور ميكنند اگر دستنشانده استعمار نباشند،
بيشك فريب استعمار را خوردهاند.
آرزوی دشمن همین است که ما قدس را فراموش کنیم تا سی يا چهل سال بعد اگر اسمی از قدس و یا بیتالمقدس برده شد، کسی آن را نشنیده باشد و نداند که چیست اما بياييد قدس را فراموش نکنيم
حجم الكتاب عند التحميل : 262.7 كيلوبايت .
نوع الكتاب : pdf.
عداد القراءة:
اذا اعجبك الكتاب فضلاً اضغط على أعجبني و يمكنك تحميله من هنا:
شكرًا لمساهمتكم
شكراً لمساهمتكم معنا في الإرتقاء بمستوى المكتبة ، يمكنكم االتبليغ عن اخطاء او سوء اختيار للكتب وتصنيفها ومحتواها ، أو كتاب يُمنع نشره ، او محمي بحقوق طبع ونشر ، فضلاً قم بالتبليغ عن الكتاب المُخالف:
قبل تحميل الكتاب ..
يجب ان يتوفر لديكم برنامج تشغيل وقراءة ملفات pdf
يمكن تحميلة من هنا 'http://get.adobe.com/reader/'